پژوهشی
محمد ابراهیمی؛ سید علی علوی؛ ابوالفضل مشکینی؛ حسین صدری
چکیده
توسعه شهری فراتر از درک شهر بهعنوان یک محصول فیزیکی و اقتصادی است. نظریه حق به شهر لوفور، فراخوانی برای درک شهر فراتر از محصولی مادی است که معتقد است توسعه شهری مستلزم تحولات اجتماعی-فضایی شهری است که هم متعلق و هم نتیجه ساکنان آن است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی جهتدار است که بهعنوان رهیافتی جهت بسط چارچوب نظری در ...
بیشتر
توسعه شهری فراتر از درک شهر بهعنوان یک محصول فیزیکی و اقتصادی است. نظریه حق به شهر لوفور، فراخوانی برای درک شهر فراتر از محصولی مادی است که معتقد است توسعه شهری مستلزم تحولات اجتماعی-فضایی شهری است که هم متعلق و هم نتیجه ساکنان آن است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی جهتدار است که بهعنوان رهیافتی جهت بسط چارچوب نظری در ارتباط با موضوع پژوهش بکار گرفتهشده. شیوه گردآوری دادهها، از نوع اسنادی و به لحاظ هدف، بنیادی-توسعهای است. لذا در این تحقیق با استفاده از عدسی نظریِ حق به شهر لوفور، به مثابه چارچوبی تحلیلی جهت تبیین پیرامون توسعه شهری استفادهشده است. توسعه شهری از منظر تولید فضا، از سه فضای عینی، ذهنی و اجتماعی تشکیلشده است که ازنظر لوفور، سه حق بنیادین با جهتگیریهای دیالکتیکی را شکل میدهند که عبارتاند از: حق به تصاحب (تصاحب در تولید و در مصرف) حق به مشارکت (مشارکت دگرگونکننده و بازتولیدی) و حق به تفاوت (اجتماعی و فضایی). ترجمه و تفسیر حق به شهر لوفور سه اصل عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی شهری را شامل میشود که برای کاربست پذیری در توسعه شهری به ترتیب بعد محتوایی، رویهای و تشخیصی را تشکیل میدهند. توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر امری یکپارچه از لحاظ عینی، ذهنی و حسی است که همزمان به نکوهش ارزش مبادله و اولویتبخشی به ارزش استفاده از فضای شهری اشاره دارد. این چارچوب نظری ما را قادر میسازد که، مؤلفههای مربوط به هر قلمرو شهر را بهصورت دیالکتیکی شناسایی کنیم و به سمت «شهرها برای مردم" حرکت کنیم "نه برای سوداگری» و اینیک آغاز است. نقطهای برای تغییر خودمان از طریق تغییر شهر.
پژوهشی
جامعه شناسی
رسول اخوی؛ حسین آقاجانی مرساء؛ شهلا کاظمی پور
چکیده
مردم جامعه بیشتر از آنکه از نابرابری واقعی رنج ببرند، از احساس ذهنی یا نابرابری ادراک شده رنج میبرند. برای تبیین موضوع، در این پژوهش به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابریهای اجتماعی بوده و سعی کردیم به این پرسش پاسخ دهیم: عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابری اجتماعی در شهر اصفهان کدامند؟ این تحقیق از نظر کنترل شرایط ...
بیشتر
مردم جامعه بیشتر از آنکه از نابرابری واقعی رنج ببرند، از احساس ذهنی یا نابرابری ادراک شده رنج میبرند. برای تبیین موضوع، در این پژوهش به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابریهای اجتماعی بوده و سعی کردیم به این پرسش پاسخ دهیم: عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابری اجتماعی در شهر اصفهان کدامند؟ این تحقیق از نظر کنترل شرایط پژوهش از نوع روش ترکیبی یا آمیخته(پیمایشی و نظریه زمینه ای) است. جامعه آماری بررسی حاضر کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه برطبق فرمول کوکران 400 نفر بوده است که با روش نمونهگیری تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه پژوهشگر ساختهای متشکل از 28 گویه برای متغیرهای مستقل و18 گویه برای احساس نابرابری اجتماعی(متغیر وابسته) جمع آوری شد. تامین روایی سوالات پرسش نامه از طریق روش اعتبار صوری انجام شد و برای اطمینان از کیفیت ابزار، پژوهشگر با دو ملاک پایایی و اعتبار اقدام به بررسی آن کرد. برای بررسی پایایی از پایایی بازآزمایی استفاده شد که میزان 99 درصد پایایی بدست آمده حاکی از پایایی بسیار بالای ابزار بود. برای بررسی اعتبار، از اعتبار محتوا(برطبق فرمول سن اچ لاوشه - ضریبCVR) استفاده شد که ضریب CVR معادل 68 درصد بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تی مستقل، استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، تفاوت معناداری بین احساس نابرابری اجتماعی و متغیرهای فرصتهای اجتماعی، محدوده جغرافیایی و برنامههای رسانهای وجود دارد. اما بین احساس نابرابری اجتماعی و متغیرهای قومیت، دین، پایگاههای اجتماعی و سطوح تحصیلات، تفاوت معناداری وجود ندارد.
پژوهشی
جامعه شناسی
ثریا معمار؛ علی خسروی
چکیده
مشارکت کنندگان دانشگاهی، الگویی متناقض را در مواجهه با مسئله وضعیت جامعه شناسی در ایران، در پیش گرفته اند. آنان بنا بر غلبه نظریه های برساختگرا در فضای آکادمیک، از حیث توصیفی، به برساختی بودن مسئله مذکور اذعان دارند و از حیث شناختی، بنا بر ملاحظاتی چون امکان تشدید ناتوانی سوژه، از ناحیه نسبیگرایی رویکرد برساختی، ...
بیشتر
مشارکت کنندگان دانشگاهی، الگویی متناقض را در مواجهه با مسئله وضعیت جامعه شناسی در ایران، در پیش گرفته اند. آنان بنا بر غلبه نظریه های برساختگرا در فضای آکادمیک، از حیث توصیفی، به برساختی بودن مسئله مذکور اذعان دارند و از حیث شناختی، بنا بر ملاحظاتی چون امکان تشدید ناتوانی سوژه، از ناحیه نسبیگرایی رویکرد برساختی، به سمت رویکرد انتقادی، چرخشی شناختی میکنند؛ اما از حیث رفتاری و عاطفی، به سبب تجربه مداخله بلوکهای قدرت در ایده علم بومی، نه تنها به تاسیس جامعه شناسی بومی رغبتی ندارند بلکه بنا بر رویکردی اثباتی-انتقادی، راه حل را در تطبیق با یک جامعه شناسیِ از پیش مقرر و معیارین جستجو میکنند. بنا برتحقیق حاضر و تحلیل فرایندِ نظریه زمینهای سیستماتیک، این دوگانگی و چرخش از رویکرد برساختگرا به انتقادی، و سپس به پوزتیویستی، بیش از آنکه گویای ضعف نظری مشارکت کنندگان باشد، تابعی از اقدامی سیاست ورزانه و پراگماتیستی، برای نقد محافظه کارانه قدرت در ایران است. گو آنکه اتخاذ این الگوی متناقض میتواند از طریق تشدید عدم پایبندی به سنتهای فکری و پارادایمی، به بازتولیدِ وضعیتِ حال حاضرِ جامعه شناسی در ایران بینجامد.
پژوهشی
جامعه شناسی
سید مهدی موسوی میرکلائی
چکیده
ترانه یک قالب شعری موسیقایی است که در پهنۀ تاریخ همواره با درخواستها و علایق عمومی مردم همراه و همسو بوده است. ترانه متعلق به تودۀ مردم است و در میان دیگر انواع شعری بیشترین تأثیرپذیری را از فرهنگ عامه دارد. در دهۀ50 شمسی مصادف با اواخر حکومت پهلوی نوعی باور مذهبی در بین روشنفکران شکل گرفت که منحصراً در مواجهه با استبداد تعریف میشد؛ ...
بیشتر
ترانه یک قالب شعری موسیقایی است که در پهنۀ تاریخ همواره با درخواستها و علایق عمومی مردم همراه و همسو بوده است. ترانه متعلق به تودۀ مردم است و در میان دیگر انواع شعری بیشترین تأثیرپذیری را از فرهنگ عامه دارد. در دهۀ50 شمسی مصادف با اواخر حکومت پهلوی نوعی باور مذهبی در بین روشنفکران شکل گرفت که منحصراً در مواجهه با استبداد تعریف میشد؛ در نتیجه پرداختن به انگاره های قدسی و اساطیر آیینی مذهبی خود به نوعی اعتراض قابل فهم برای عامه بدل شد. از این رو محور اصلی این پژوهش واکاوی اسنادی سلطۀ عقاید مذهبی در بین ترانه سرایان نوین و بررسی چگونگی برخورد این ترانه سرایان با انگاره های قدسی و تحلیل ترانه های شاخص با مضمون اسطوره های آیینی است. نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد علاقه به ترسیم انگاره های مذهبی در ترانۀ روزگار پهلوی دوم جنبۀ آخرالزمانی دارد و ترانه سرا با نگاهی تمثیلی به دنبال یافتن یکسانی های عصر خود و دوران قدیسان است.
پژوهشی
جامعه شناسی
ندا علی نژاد؛ نادر افقی؛ علی یعقوبی چوبری
چکیده
راحتی و ناشناس بودن در انتخاب همسر به شیوه آنلاین به افراد کمک میکند تا بدون اطلاع خانواده و دوستان به یکی از هدف های اصلی خود که همان ایجاد رابطه عاشقانه و متعهدانه است، دست یابند.روش شناسی مقاله حاضردر چار چوب استراتژی تحقیق کیفی بر اساس روش تحلیل مضمون دادههای گرد آوری شده34 نفر از فعالان گروههای همسریابی آنلاین، طراحی ...
بیشتر
راحتی و ناشناس بودن در انتخاب همسر به شیوه آنلاین به افراد کمک میکند تا بدون اطلاع خانواده و دوستان به یکی از هدف های اصلی خود که همان ایجاد رابطه عاشقانه و متعهدانه است، دست یابند.روش شناسی مقاله حاضردر چار چوب استراتژی تحقیق کیفی بر اساس روش تحلیل مضمون دادههای گرد آوری شده34 نفر از فعالان گروههای همسریابی آنلاین، طراحی شد. برای این منظور، با تکیه بر نمونه گیری هدفمند، مصاحبه صورت گرفته و اشباع نظری بدست آمد. سپس مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. مضامین اصلی شناسایی شده، انگیزه (دارای دو زیر مضمون انگیزه بیرونی و انگیزه درونی)، گمنامی (دارای مفاهیم سرگرمی و وقت گذرانی، هدف نادرست، بی صداقتی، دختران متوقع و بی اعتمادی)، فریب (جعل و پنهان کاری) بودند. مضمون های اشاره شده به ترتیب تداعی کننده نظریههای اشاعه نوآوری، استفاده و رضایتمندی، نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی و پیش فرض حقیقت هستند. براساس گفت وگوهای به دست آمده، انتخاب همسر به شیوه آنلاین به دوگروه «گریز از محیط های الزام آور» و «گریز از محیط های انزوابخش» تقسیم شدند. مضامین پژوهش در قالب سه مضمون اصلی انگیزه، گمنامی و فریب قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که که اگر کژکارکردها و شکافها و خلاهای فرهنگی درکاربرد همسریابی آنلاین به شیوه الگوهای حل مسئله مورد تحلیل قرار گیرند،مشخص میگردد که موفقیت و یا عدم موفقیت همسریابی آنلاین، به کارکرد سایت از سویی و نحوه کاربرد آنها توسط کاربران از سوی دیگر، به افراد جامعه وابسته است.
پژوهشی
جامعه شناسی
ابوالفضل عزیزیان؛ حسن محدثی گیلوایی؛ مهرداد جواهریپور
چکیده
مدیریت فرآیند توسعه به واسطهی مداخلهها و دسترسیهای نابرابر نخبگانی و عملکرد نهاد سیاست باعنوان محرک توسعه، عامل تاثیرگذار در برخورداری و عدم برخورداری از مواهب توسعه در مناطق قلمداد میشود. عدم تعادل در بهرهمندی از مواهب توسعه، تحرک جمعیتی را به دنبال خواهد داشت و موجب مهاجرت فزاینده به مرکز و کلان شهرها بوده و روند سیاستگذاریهای ...
بیشتر
مدیریت فرآیند توسعه به واسطهی مداخلهها و دسترسیهای نابرابر نخبگانی و عملکرد نهاد سیاست باعنوان محرک توسعه، عامل تاثیرگذار در برخورداری و عدم برخورداری از مواهب توسعه در مناطق قلمداد میشود. عدم تعادل در بهرهمندی از مواهب توسعه، تحرک جمعیتی را به دنبال خواهد داشت و موجب مهاجرت فزاینده به مرکز و کلان شهرها بوده و روند سیاستگذاریهای توسعهای را به نقاط مرکزی معطوف میکند.
در این مقاله ضمن اشاره به مبانی نظری و مرور تحقیقات انجام شده، جنبههای تجربی و اقدامات توسعهای دولتها را بر اساس رهیافت استقرایی در روش ترکیبی، با دو روش کیفی شامل مطالعه اسناد، دادهها و اطلاعات ثبتی، و مصاحبهی کیفی مورد بررسی قرار دادهایم. در بررسی عوامل ساختاری و تصمیمات سیاسی تأثیر گذار بر مهاجرت، از دادههای ثبتی موجود در اسناد تدوین شدهی سازمان برنامه و بودجه استفاده شد و در خصوص علل و مهمترین دلایل گرایش افراد به مهاجرت، از مصاحبهی کیفی استفاده شده است.
یافتههای تحقیق بیانگر تسلط الگوی تمرکزگرا در سیاستگذاریهای توسعه بوده و بررسی شاخصها، گویای این است که توزیع متعادل و برابر توسعه در بین شهرستانهای استان صورت نگرفته و مهاجرت ریشه در عدم توزیع عادلانهی امکانات، متناسب با پتانسیلها و توانمندیهای مناطق دارد.